Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایمنا»
2024-05-08@12:54:56 GMT

واحد کانکس مرغ!

تاریخ انتشار: ۳۰ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۵۶۶۱۸۵

واحد کانکس مرغ!

«جعبه‌ها سنگین بودند. از سر کنجکاوی یکی از آنها را باز کردم. گلوله خمپاره ۱۲۰ میلی‌متری به نظر می‌رسید. وزن هر گلوله بیش از ۲۵ کیلوگرم بود. طی یک ساعت مهمات را خالی کردیم. منتظر فرمان بعدی بودیم که کسی گفت: نیروهای اعزامی از همدان که با کانکس حمل مرغ آمده‌اند در محوطه به خط شوند.»

به گزارش خبرنگار ایمنا، سردار شهید علی خوش‌لفظ از رزمندگان لشکر انصارالحسین (ع) همدان در روایتگری خاطرات سال‌های حماسه که در کتاب «وقتی مهتاب گم شد» به ماجرای حضورش در مریوان اشاره کرده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در این کتاب می‌خوانیم: «وقتی به مریوان رسیدیم، احساس یک رزمنده آماده به کار را داشتم که به آرزوی خود رسیده است. آنجا برای من آغاز یک راه طولانی بود. از هر حیث خود را مهیای شهادت می‌دیدم. وقتی در سپاه مریوان مستقر شدیم. مجال یافتم سریع زیر یک دوش سیار در محوطه سپاه بروم و غسل شهادت بکنم.

بهار ۱۳۶۰ از راه رسیده بود، اما سرما و انبوه برف زمستانی مجال نفس کشیدن به زمین را نمی‌داد. در محوطه سپاه مریوان دو ماشین حامل مهمات آوردند و از ما پنجاه نفر خواستند که مهمات‌ها را خالی کنیم. آنجا من دنبال ثواب بودم. این را حسن مرادیان در دوران آموزش گفته بود که جبهه جای ثواب جمع‌کردن است. با همان حس پاک و بی‌تکلف که الان به احساس زلال آن روزها غبطه می‌خوردم- شروع کردم به پایین آوردن جعبه‌های مهمات.

جعبه‌ها سنگین بودند. از سر کنجکاوی یکی از آنها را باز کردم. گلوله خمپاره ۱۲۰ میلی‌متری به نظر می‌رسید. وزن هر گلوله بیش از ۲۵ کیلوگرم بود. طی یک ساعت مهمات را خالی کردیم. منتظر فرمان بعدی بودیم که کسی گفت: نیروهای اعزامی از همدان که با کانکس حمل مرغ آمده‌اند در محوطه به خط شوند.

اسم مرغ و کانکس که آمد دماغم از آن بوی بد پر شد. از آن موقع اسم جمع ما شد واحد کانکس مرغ.

همان فرد که این اسم بامسمای واحد کانکس مرغ را روی ما گذاشته بود اسمش ناهیدی بود. باز هم شیطنتم گل کرد. خنده معنی‌داری کردم و به بغل دستی‌ام گفتم: ناهید که اسم خانمه.

او جوانی خوش‌سیما بود و تا حدی لاغر اندام که با لهجه تهرانی زیبا حرف می‌زد. بچه‌ها همه شما به جبهه دزلی می‌روید اما کار و وظیفه هر کسی متناسب با توان و تجربه او خواهد بود.

ناهیدی نگاهی به جمع انداخت و من تعجب کردم که او با یک نگاه چگونه می‌خواهد آدم‌ها را با این همه تنوع در سن و سال و سواد از هم تفکیک کند.

همه جور تیپ و قیافه در واحد کانکس مرغ داشتیم. از بچه‌های نازپرورده‌ای که جنگ را در تلویزیون دیده بودند و خوششان آمده بود که به جبهه بیایند تا دانش‌آموزانی که مشق وکتابشان را داخل کانکس مرغ جا گذاشتند و یک آدم میانسال سبیل کلفت که از گردن تا پشتش خال‌کوبی داشت و من را یاد لات‌های محله خودمان می‌انداخت ولی عجیب ساکت و بی‌حرف بود.

عده‌ای هم معلوم بود که تیپ دانشجو و دانشگاهی بودند و چندان با ما کم‌سن و سال‌ها دم‌خور نبودند. در میان آنها پسر خاله‌ام، سعید از همین طیف دانشجویان قبل از انقلاب بود. چند نفری هم کشاورز و روستایی بودند که می‌شد حس و حالشان را از لهجه غلیظ ترکی- فارسی و پوست ضخیم و ترک خورده دست‌هایشان شناخت.

پیرمردهای گروه هم جماعت عجیبی بودند. معلوم بود که آقای ناهیدی آنها را راهی تدارکات می‌کند. در همان اتوبوسی که از سنندج می‌آمدیم، دغدغه آنها سیگار بود که همان جا میان اتوبوس یکی از پیرمردها چای را لای کاغذ پیچید و اسباب دود و دم خودش را فراهم کرد.»

کد خبر 655703

منبع: ایمنا

کلیدواژه: دفاع مقدس خاطرات دفاع مقدس جنگ تحمیلی خاطرات جنگ تحمیلی سردار شهيد علي خوش لفظ کتاب وقتي مهتاب گم شد لشکر انصارالحسین ع همدان شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۵۶۶۱۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دستگیری ‌قاتل‌ ۳ عضو یک خانواده در مریوان

به گزارش قدس آنلاین، سردار ‌علی آزادی‌ در بیان جزئیات این خبر اظهار کرد: در پی اعلام مرکز فوریت های پلیسی ۱۱۰ مبنی بر قتل ۳ نفر از اعضای یک خانواده با سلاح گرم، پدر۴۳ ساله، مادر ۳۸ ساله و دختر ۱۲ ساله در مریوان، بلافاصله بررسی موضوع و دستگیری عامل یا عاملان احتمالی  قتل به صورت ویژه در دستور کار ماموران  پلیس آگاهی مریوان قرار گرفت.

وی افزود: کارآگاهان پلیس  آگاهی مریوان با اشراف اطلاعاتی قاتل را شناسایی و پس از هماهنگی با مراجع قضایی در عملیاتی ضربتی دستگیر کردند.

فرمانده انتظامی استان کردستان بیان کرد: در تحقیقات به عمل آمده از متهم که فرزند خانواده مقتول بوده، به جرم خود اعتراف و از وی  ۲ قبضه سلاح  جنگی کشف شد.

سردار آزادی با بیان اینکه قاتل علت و انگیزه خود را از ارتکاب جرم اختلافات خانوادگی  اعلام کرد، افزود: متهم  به همراه پرونده در اختیار مراجع قضایی قرار گرفت.

منبع: خبرگزاری ایسنا

دیگر خبرها

  • کشف ۱۸ میلیارد قارچ ترافل قاچاق در مرز مریوان
  • دستگیری ‌قاتل‌ ۳ عضو یک خانواده در مریوان
  • فیلم| دریاچه زریبار مریوان سرریز کرد
  • دریاچه زیبای زریبار مریوان لبریز شد!
  • ۸ سد کردستان سرریز شد
  • نگرانی‌های جدی مقامات اسرائیلی از این تصمیم آمریکا
  • سودان: امارات بیش از ۴۰۰ محموله سلاح و مهمات برای نیروهای واکنش سریع فرستاده است
  • آمریکا ارسال مهمات به اسرائیل را متوقف کرد
  • آکسیوس: آمریکا ارسال مهمات به اسرائیل را متوقف کرد!
  • ارتش اوکراین مجبور به جیره‌بندی مهمات شد